شذا العربیة

پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۸ ب.ظ

ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن

مطلبی که در ذیل می آید، مغلطه بنی امیه و حقیقت کاری که با قرآن و اسلام کرده اند را به اجمال به تصویر می کشد: ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن در مسافرت معاویه به حج در دورانى که در مدینه توقف داشت روزى از یکى از کوچه ها مدینه مى گذشت، عبورش بر گروهى از قریش افتاد که گردهم نشسته بودند.آنان همه چون معاویه را دیدند به احترام او برخاستند! تنها ابن عباس بود که اعتنا نکرد و از سرجاى خود حرکت ننمود.معاویه از این موضوع سخت ناراحت شد و به اعتراض گفت: اى ابن عباس، چطور با آنکه دوستان تو برخاستند، تو برنخاستى! این نیست مگر بر اثر اندوهى که از من در دل دارى و آن، خاطره جنگ من با شماها در روز صفین است.اى ابن عباس، عموزاده من عثمان مظلومانه کشته شد! ابن عباس گفت: عمربن خطاب نیز کشته شد.(یعنى اگر تو مى خواهى از مظلوم دفاع کنى عمر هم به نظر تو باید مظلومانه کشته شده باشد.چرا نامى از او نمى برى؟) پس خلافت رابه فرزند او واگذار کن. بقیه ی ماجرا در ادامه مطالب ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن در مسافرت معاویه به حج در دورانى که در مدینه توقف داشت روزى از یکى از کوچه ها مدینه مى گذشت، عبورش بر گروهى از قریش افتاد که گردهم نشسته بودند.آنان همه چون معاویه را دیدند به احترام او برخاستند! تنها ابن عباس بود که اعتنا نکرد و از سرجاى خود حرکت ننمود.معاویه از این موضوع سخت ناراحت شد و به اعتراض گفت: اى ابن عباس، چطور با آنکه دوستان تو برخاستند، تو برنخاستى! این نیست مگر بر اثر اندوهى که از من در دل دارى و آن، خاطره جنگ من با شماها در روز صفین است.اى ابن عباس، عموزاده من عثمان مظلومانه کشته شد! ابن عباس گفت: عمربن خطاب نیز کشته شد.(یعنى اگر تو مى خواهى از مظلوم دفاع کنى عمر هم به نظر تو باید مظلومانه کشته شده باشد.چرا نامى از او نمى برى؟) پس خلافت رابه فرزند او واگذار کن. معاویه: عمر را مردى مشرک به قتل رسانید! ابن عباس: پس عثمان را چه کسى به قتل رسانید؟ معاویه: مسلمانان او را کشتند. ابن عباس: این که بیشتر حجت تو را از بین برده و به ضرر تو تمام مىشود و موجب حلیّت خون او خواهد بود.چه آنکه اگر مسلمانان او را کشتند و خوار کردند، حتماً بجا و بحق بوده است. معاویه: ما بخشنامه کرده و به همه آفاق نوشتهایم و همه را از ذکر مناقب على و اهل بیتش نهى کردهایم.بنابراین اى ابن عباس زبانت را نگهدار و خویشتن را حفظ کن! ابن عباس: حتماً ما را از قرآن منع مىکنى؟ معاویه: نه. ابن عباس: شاید از تاویل آن ممنوع مى دارى؟ معاویه: آرى! ابن عباس: حتماً مىگویى که ما قرآن بخوانیم ولى کارى نداشته باشیم که مقصود خداوند از آن آیات چیست و در این باره سخنى نگوییم! معاویه: آرى! ابن عباس: آیا قرائت قرآن واجبتر است یا عمل به آن؟ معاویه: عمل به آن. ابن عباس: تا مقصود از آیات را درک نکنیم و ندانیم که خداوند، از آنچه نازل فرموده چه چیز را قصد کرده، چگونه مىتوانیم به آن عمل کنیم؟ معاویه: معانى و تاویلات آن را از دیگران که بغیر از روش تو و اهل بیت تو تاویل نمایند پرسش کن. ابن عباس: شگفتا! قرآن بر اهل بیت و بستگان من فرود آمده چگونه معانى آن را از آل ابى سفیان و آل ابى معیط، و یهود و نصارا و مجوس بپرسیم! معاویه: آیا تو ـ آل ابى سفیان ـ را با اینها (یهود و نصارا و مجوس) در ردیف هم قرار دادى؟ ابن عباس: زمانى تو را با آنان در ردیف هم قرار دادم که امّت را از پذیرش و عمل به قرآن و آنچه که در قرآن است از امر و نهى و حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محکم و متشابه نهى کردى! در حالى که اگر امّت از این مطالب پرسش نکنند، هلاک گردند و اختلاف بین آنان واقع شده، سرگردان خواهند شد. معاویه: خوب، قرآن بخوانید و لیکن از آنچه که خداوند درباره شما اهل بیت و خاندان پیامبر نازل کرده و آنچه که رسولخدا فرموده نقل نکنید بلکه مطالب دیگر بگویید. ابن عباس: خدا در قرآن مى فرماید: «یُریدوُنَ اَنْ یُطْفِئُوا نوُرَالله بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأْبىَ اللهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکافِرُونْ.» «مىخواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند و لیکن پروردگار جز این نمىخواهد نور خود را کامل گرداند، هر چند کافران خوش نداشته باشند.» معاویه: اى ابن عباس، زبانت را نگاهدار و جان خود را حفظ کن و اگر چاره از گفتن ندارى و حتماً باید بگویى پس در پنهانى باشد و احدى آشکارا از تو نشنود...


نوشته شده توسط دکتر محمدامین تقوی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن

پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۸ ب.ظ
مطلبی که در ذیل می آید، مغلطه بنی امیه و حقیقت کاری که با قرآن و اسلام کرده اند را به اجمال به تصویر می کشد: ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن در مسافرت معاویه به حج در دورانى که در مدینه توقف داشت روزى از یکى از کوچه ها مدینه مى گذشت، عبورش بر گروهى از قریش افتاد که گردهم نشسته بودند.آنان همه چون معاویه را دیدند به احترام او برخاستند! تنها ابن عباس بود که اعتنا نکرد و از سرجاى خود حرکت ننمود.معاویه از این موضوع سخت ناراحت شد و به اعتراض گفت: اى ابن عباس، چطور با آنکه دوستان تو برخاستند، تو برنخاستى! این نیست مگر بر اثر اندوهى که از من در دل دارى و آن، خاطره جنگ من با شماها در روز صفین است.اى ابن عباس، عموزاده من عثمان مظلومانه کشته شد! ابن عباس گفت: عمربن خطاب نیز کشته شد.(یعنى اگر تو مى خواهى از مظلوم دفاع کنى عمر هم به نظر تو باید مظلومانه کشته شده باشد.چرا نامى از او نمى برى؟) پس خلافت رابه فرزند او واگذار کن. بقیه ی ماجرا در ادامه مطالب ترس معاویة (لعنة الله علیه) از قرآن در مسافرت معاویه به حج در دورانى که در مدینه توقف داشت روزى از یکى از کوچه ها مدینه مى گذشت، عبورش بر گروهى از قریش افتاد که گردهم نشسته بودند.آنان همه چون معاویه را دیدند به احترام او برخاستند! تنها ابن عباس بود که اعتنا نکرد و از سرجاى خود حرکت ننمود.معاویه از این موضوع سخت ناراحت شد و به اعتراض گفت: اى ابن عباس، چطور با آنکه دوستان تو برخاستند، تو برنخاستى! این نیست مگر بر اثر اندوهى که از من در دل دارى و آن، خاطره جنگ من با شماها در روز صفین است.اى ابن عباس، عموزاده من عثمان مظلومانه کشته شد! ابن عباس گفت: عمربن خطاب نیز کشته شد.(یعنى اگر تو مى خواهى از مظلوم دفاع کنى عمر هم به نظر تو باید مظلومانه کشته شده باشد.چرا نامى از او نمى برى؟) پس خلافت رابه فرزند او واگذار کن. معاویه: عمر را مردى مشرک به قتل رسانید! ابن عباس: پس عثمان را چه کسى به قتل رسانید؟ معاویه: مسلمانان او را کشتند. ابن عباس: این که بیشتر حجت تو را از بین برده و به ضرر تو تمام مىشود و موجب حلیّت خون او خواهد بود.چه آنکه اگر مسلمانان او را کشتند و خوار کردند، حتماً بجا و بحق بوده است. معاویه: ما بخشنامه کرده و به همه آفاق نوشتهایم و همه را از ذکر مناقب على و اهل بیتش نهى کردهایم.بنابراین اى ابن عباس زبانت را نگهدار و خویشتن را حفظ کن! ابن عباس: حتماً ما را از قرآن منع مىکنى؟ معاویه: نه. ابن عباس: شاید از تاویل آن ممنوع مى دارى؟ معاویه: آرى! ابن عباس: حتماً مىگویى که ما قرآن بخوانیم ولى کارى نداشته باشیم که مقصود خداوند از آن آیات چیست و در این باره سخنى نگوییم! معاویه: آرى! ابن عباس: آیا قرائت قرآن واجبتر است یا عمل به آن؟ معاویه: عمل به آن. ابن عباس: تا مقصود از آیات را درک نکنیم و ندانیم که خداوند، از آنچه نازل فرموده چه چیز را قصد کرده، چگونه مىتوانیم به آن عمل کنیم؟ معاویه: معانى و تاویلات آن را از دیگران که بغیر از روش تو و اهل بیت تو تاویل نمایند پرسش کن. ابن عباس: شگفتا! قرآن بر اهل بیت و بستگان من فرود آمده چگونه معانى آن را از آل ابى سفیان و آل ابى معیط، و یهود و نصارا و مجوس بپرسیم! معاویه: آیا تو ـ آل ابى سفیان ـ را با اینها (یهود و نصارا و مجوس) در ردیف هم قرار دادى؟ ابن عباس: زمانى تو را با آنان در ردیف هم قرار دادم که امّت را از پذیرش و عمل به قرآن و آنچه که در قرآن است از امر و نهى و حلال و حرام و ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محکم و متشابه نهى کردى! در حالى که اگر امّت از این مطالب پرسش نکنند، هلاک گردند و اختلاف بین آنان واقع شده، سرگردان خواهند شد. معاویه: خوب، قرآن بخوانید و لیکن از آنچه که خداوند درباره شما اهل بیت و خاندان پیامبر نازل کرده و آنچه که رسولخدا فرموده نقل نکنید بلکه مطالب دیگر بگویید. ابن عباس: خدا در قرآن مى فرماید: «یُریدوُنَ اَنْ یُطْفِئُوا نوُرَالله بِاَفْواهِهِمْ وَ یَأْبىَ اللهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکافِرُونْ.» «مىخواهند نور خدا را با دهان خاموش کنند و لیکن پروردگار جز این نمىخواهد نور خود را کامل گرداند، هر چند کافران خوش نداشته باشند.» معاویه: اى ابن عباس، زبانت را نگاهدار و جان خود را حفظ کن و اگر چاره از گفتن ندارى و حتماً باید بگویى پس در پنهانى باشد و احدى آشکارا از تو نشنود...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۱۴
دکتر محمدامین تقوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی