شذا العربیة

پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۸ ق.ظ

کی امام زمان ظهور خواهند کرد؟!؟!؟!

کی امام زمان ظهور خواهند کرد؟!؟!؟!«نقل است آیت الله زیارتی یکی از شاگردان آیت الله بروجردی قصد زیارت حضرت حجت را کرد.بعد از مدت ها چله نگه داشتن و راز و نیاز و عبادت به نتیجه ای نرسید.در عالم رؤیا به ایشان گفته شد که این شهر ناپاک و فاسد است و حضرت به این شهر هرگز نمی آیند،جهت زیارت حضرت به شهر دیگری مهاجرت کن.ایشان نیز به شهر دیگری مهاجرت کردند و باز پس از مدتها گریه و زاری و التماس و چله نگه داشتن،در عالم رؤیا الهام شد که حضرت مهدی در بازار قفل فروشان در فلان مغازه نشسته اند.آیت الله زیارتی به نشانی گفته شده رفتند و پس ازپرس و جو آن مغازه قفل فروشی را پیدا کردند.به حضور حضرت نائل آمدند ولی حضرت با اشاره ای به ایشان فهماندند که فعلا چیزی نگو.(شاید در ذهن آیت الله سوالی پیش آمده بود که آقاجان چرا اینجا نشسته اید؟!!؟منزل ما در خدمت شماست!! و حضرت خواستند به سوال ایشان پاسخی گفته باشند)در همین حین پیرزنی وارد مغازه شد.به صاحب مغازه گفت من قفلی دارم و به 3 درهم پول نیاز دارم.از اول بازار تا اینجا به هر کسی نشان داده ام این قفل را به 3 درهم برنداشته اند.صاحب مغازه نگاهی کرد و گفت:این قفل ارزشش 8 درهم میباشد.و من یک درهم برای منفعت خودم کم میکنم و این قفل را از تو 7 درهم میخرم!!پیرزن متعجب شد و خوشحال گفت:چطور است که از اول بازار تا این مغازه به این قفل 3 درهم هم نداده اند و شما 7 درهم می دهی؟!؟!صاحب مغازه در جواب گفت:شما مسلمانید و من ادعای مسلمانی می کنم.مسلمان جنس مسلمان را کم نمیخرد.پیرزن خوشحال ،7 دینار را گرفت و رفت.امام زمان رو به آیت الله کرد و گفت:عمل شما مثل این صاحب مغازه باشد من خودم به دیدار شما می آیم......نیازی به چله نگه داشتن و گریه و زاری نیست!!!»انشالله اعمالمان امام زمان پسند باشد!! ربِّ إنی أعوذ بک من شرِّ نفسی إنَّ النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربّی و أعوذ بک من شرِّ الشیطان الذی یزیدنی ذنبا إلی ذنبی...


نوشته شده توسط دکتر محمدامین تقوی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

کی امام زمان ظهور خواهند کرد؟!؟!؟!

پنجشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۸ ق.ظ
کی امام زمان ظهور خواهند کرد؟!؟!؟!«نقل است آیت الله زیارتی یکی از شاگردان آیت الله بروجردی قصد زیارت حضرت حجت را کرد.بعد از مدت ها چله نگه داشتن و راز و نیاز و عبادت به نتیجه ای نرسید.در عالم رؤیا به ایشان گفته شد که این شهر ناپاک و فاسد است و حضرت به این شهر هرگز نمی آیند،جهت زیارت حضرت به شهر دیگری مهاجرت کن.ایشان نیز به شهر دیگری مهاجرت کردند و باز پس از مدتها گریه و زاری و التماس و چله نگه داشتن،در عالم رؤیا الهام شد که حضرت مهدی در بازار قفل فروشان در فلان مغازه نشسته اند.آیت الله زیارتی به نشانی گفته شده رفتند و پس ازپرس و جو آن مغازه قفل فروشی را پیدا کردند.به حضور حضرت نائل آمدند ولی حضرت با اشاره ای به ایشان فهماندند که فعلا چیزی نگو.(شاید در ذهن آیت الله سوالی پیش آمده بود که آقاجان چرا اینجا نشسته اید؟!!؟منزل ما در خدمت شماست!! و حضرت خواستند به سوال ایشان پاسخی گفته باشند)در همین حین پیرزنی وارد مغازه شد.به صاحب مغازه گفت من قفلی دارم و به 3 درهم پول نیاز دارم.از اول بازار تا اینجا به هر کسی نشان داده ام این قفل را به 3 درهم برنداشته اند.صاحب مغازه نگاهی کرد و گفت:این قفل ارزشش 8 درهم میباشد.و من یک درهم برای منفعت خودم کم میکنم و این قفل را از تو 7 درهم میخرم!!پیرزن متعجب شد و خوشحال گفت:چطور است که از اول بازار تا این مغازه به این قفل 3 درهم هم نداده اند و شما 7 درهم می دهی؟!؟!صاحب مغازه در جواب گفت:شما مسلمانید و من ادعای مسلمانی می کنم.مسلمان جنس مسلمان را کم نمیخرد.پیرزن خوشحال ،7 دینار را گرفت و رفت.امام زمان رو به آیت الله کرد و گفت:عمل شما مثل این صاحب مغازه باشد من خودم به دیدار شما می آیم......نیازی به چله نگه داشتن و گریه و زاری نیست!!!»انشالله اعمالمان امام زمان پسند باشد!! ربِّ إنی أعوذ بک من شرِّ نفسی إنَّ النفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربّی و أعوذ بک من شرِّ الشیطان الذی یزیدنی ذنبا إلی ذنبی...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۰۶
دکتر محمدامین تقوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی